قلک جمعآوری کمک
.... واما بعد از خیلی فراز و نشیبها ... زلزله بم اتفاق افتاد ، خیلیها مثل ما هنوز خیلی جوون بودن تا بتونن برن منطقه برای کمک ، و حس اینکه کسانی دارن میمیرند و نمیتونیم کمک کنیم آزار دهنده بود ، در اولین فرصت از یکی از آشناها یه وانت گرفتیم و رفتیم در خونه تمام رفقایی که تازه هم کنکور داده بودند و ازشون کتابای نویشان رو جمع کردیم ، ارزش ریالی کتابها شاید با پول فعلی به 10ها میلیون تومن هم برسد. بعد از این ماجرا با خودمون قرار گذاشتیم هر سال حداقل دو بار بین اقوام و دوستان فراخوان بدیم و کمکهای نقدی و غیر نقدیشون رو برای ارسال به مناطق محروم جمع آوری کنیم، اینکارو کردیم در طی چند سال (نزدیک به 5 سال) و متأسفانه زلزله ورزقان اتفاق افتاد، با خیلیها (شخصیتهای حقوقی و حقیقی) وارد مذاکره شدیم که بتونیم با کمک همدیگر و با نگاه تعاونی و ایده محور در اسرع وقت به بهترین نحو به منطقه کمک برسونیم، اما متأسفانه شاهد خودخواهی، خودرأیی و فردمحور بودن خیلی از مکانهایی شدیم که اسم خودشون رو گذاشته بودن ........ .
تصمیم گرفتیم خودمون شروع کنیم و جمع پراکندهمون رو تبدیل کنیم به یک خیریه منسجم، قدم به قدم و آسه آسه برنامه ریزی کردیم، تا یه روزی رسیدکه احساس کردیم میتونیم خیریهمون رو راه بندازیم؛ خیریهای که حالا بنای مردمیش رو پیدا کرده ..... کجا؟ بین بچههای هیأت محبین اهل بیت (هیأت هنرمندان ... و شاید بشه گفت تنها هیأت هنرمندان) که یک هیأت تعاون محور و فکر محوره ... (بر خلاف جریان غالب گروههای به اصطلاح ......)
بسم الله الرحمن الرحیم گفتیم و فکر کردیم ... برنامهریزی و آسیبشناسی و رصد کردیم (خیلی سریع و با تکیه به تجربه اعضای اصلیش در خیریههای متعدد) ... گامهای متعدد چیدیم، در گام اول یک آسیب شناسایی کردیم:
نبود قلکهای جذاب و وجود قلکهای زشت و کسل کننده
با استفاده از ظرفیت هنری موجود در بدنه خیریه مسابقه بزرگی را میان هنرمندان آغاز کردیم، و قرار شد از دل این مسابقه قلکهای خوشگل و جذاب در بیاد ایشالا:
فراخوان طراحی قلک برای خیریه هیأت هنر
و در ادامه این مسیر که با محوریت فکر، خلاقیت و صداقت خواهد بود به کمک هر هنرمندی و یا هر صاحب فکر و اندیشهای و یا صاحب سرمایهای که با زحمت و از راه حلال سرمایهاش را بدست آورده است (که در روایات شیعه شریف قوم خطاب شدهاند) نیازمندیم.